نویسنده : محمّد ملکی نهاوندی



 

چکیده

ابن اثیر (م 606 ق)، یکی از تواناترین غریب‌نگاران حدیث است و کتاب وی، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، یکی از مهم‌ترین کتاب‌های غریب الحدیث به شمار می‌رود. توانایی‌های فردی ابن اثیر، تسلّط او بر علوم مرتبط با غریب الحدیث هم‌چون لغت و حدیث و هم‌چنین بهرهگیری از همه دستاوردهای گذشتگان، سه عنصر اساسی در موفّقیت او در این دانش و نیز توجّه زیاد صاحب‌نظران پس از او به کتاب النهایه نیز نشان‌گر قوّت کار وی در این عرصه است. کلید واژه‌ها: ابن اثیر، غریب الحدیث، النهایه.

مقدمه

غریب الحدیث دانشی است که از صدر اسلام مورد توجّه بسیاری از علمای دین قرار داشته و در این زمینه کتاب‌های متعدّدی به نگارش در آمده است. اهمیت بالا و ضرورت بهرهگیری از این دانش، باعث شده بسیاری از چهره‌های شاخص علمی هم‌چون زمخشری (م 538 ق) در این عرصه وارد شوند و به این دانش هر چه بیشتر رونق بخشند. ابن اثیر (م 606 ق) نیز یکی از چهره‌های علمی قرن ششم هجری است که با نگاشتن کتاب معروف خود، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، یکی از ماندگارترین آثار را در زمینه غریب الحدیث به جامعه علمی مسلمانان تقدیم کرده است. در این مختصر بر آنیم ضمن معرّفی کامل این محدّث توانا، جایگاه او را در این دانش مشخّص کنیم و میزان اعتماد صاحبنظران پس از وی را به کتاب النهایه نیز بررسی نماییم.

1. نگاهی به زندگی ابن اثیر

نام کامل او، مجد الدین ابو السعادات مبارک بن محمّد بن عبد الکریم بن عبد الواحد شیبانی جزری موصلی شافعی است ( البدایة و النهایة، ج 13، ص 65). وی که ملقّب به مجد الدین و معروف به ابناثیر است، ( الأدباء، ج 17، ص 71) در سال 544 هجری قمری در جزیره ابن عمر به دنیا آمد (سیر اعلام البنلاء). مبارک، دو برادر کوچک‌تر از خود دارد. یکی از آن دو، عزّ الدین ابو الحسن علی (م 630 ق)، مورّخ مشهور و صاحب کتاب الکامل فی التاریخ است و دیگری، ضیاء الدین ابو الفتح نصر الله وزیر است که کتاب المثل السائر فی أدب الکاتب و الشاعر را نوشته است. (الأدباء، ج 17، ص 72.) مجد الدین، ثلث عمر خود را در زادگاهش گذراند و در 21 سالگی راهی موصل شد تا بتواند از زمینههای علمی آن دیار بیشتر بهره گیرد. (البدایة و النهایة، ج 13، ص 66؛ معجم الأدباء، ج 17، ص 73). برای او اساتید مختلفی نام بردهاند. در ادبیات عرب، از اساتیدی هم‌چون ابو محمّد سعید بن هان بغدادی نحوی، و علی ابن حرم مکّی بن ریان ماکینی نحوی عزیز، نام برده شده است. (معجم الأدباء، ج 17، ص 71؛ المکتبة العصریه، ج2، ص274؛ إنباه الرواة علی أنباه النحّاه، ج 3، ص 257). از جماعت بسیاری نیز حدیث شنیده است که از آن میان نام ابو بکر یحیی بن سعدون قرطبی، و ابو الفضل عبد لله بن احمد بن محمّد طوسی دیده میشود (معجم الأدباء، ج 17، ص71). در سفری که به حج داشته است در بین راه به بغداد نیز سفر میکند و در آن جا نیز از تعدادی از علمای آن دیار حدیث میشنود که ابن کلیب، عبد الوهاب بن سکینه و ابو القاسم صاحب بن خل، از آن جمله‌اند (همان‌جا؛ بغیة الوعاة، ج2، ص274. وی پس از بازگشت از بغداد، به دستگاه حکومت در موصل نزدیک میشود و کم کم مورد توجّه درباریان قرار میگیرد و نزد آنان جایگاهی رفیع یافت تا جایی که از طرف نور الدین، حاکم وقت، پیشنهاد وزارت به او داده میشود. ر.ک: وفیات الأعیان، ج 4، ص 141). ابن اثیر در اواخر عمرش مریض و فلج می‌شود و از حرکت میماند و این مرض تا هنگام وفاتش او را رها نمی‌سازد. ابن خلکان معتقد است همه کتاب‌های ابناثیر در همین ایام مریضی‌اش و به صورت املاء بر شاگردانش نوشته شده است (الأعیان، ج 4، ص 142).

1ـ1. ابن اثیر در نگاه دیگران

یاقوت الحموی که معاصر ابن اثیر بوده است، او را دانش‌مندی فاضل و آگاه به علم عربی، قرآن، نحو، لغت و حدیث می‌داند: کان عالماً فاضلاً و سیداً کاملاً. قد جمع بین علم العربیة و القرآن و النحو و اللغة و الحدیث و شیوخه و صحّته و سقمه و الفقه و کان شافعیاً (معجم الأدباء، ج 17، ص 71). برادرش عزّ الدین نیز در مورد او گفته است: کان عالماً فی عدّة علوم مبرّزاً فیها، منها الفقه و الاصولان و النحو و الحدیث و اللغة. و له تصانیف مشهورة فی التفسیر و الحدیث و النحو و الحساب و غریب الحدیث ( الکامل فی التاریخ، ج 1، ص333). ابنکثیر نیز پس از معرّفی کامل او عنوان میکند: از مهم‌ترین ویژگیهای ابن اثیر این است که حدیث بسیاری شنیده است و در علوم مرتبط با قرآن بسیار خوب کار کرده است و هم‌چنین در علوم مختلف کتابهایی نوشته است ( البدایة و النهایة، ج13، ص66). قفطی نیز که از شاگردان ابن اثیر به شمار می‌رود، در إنباه الرواة به کثرت شنیدن حدیث به عنوان یکی از امتیازات ابن اثیر تصریح میکند (انباة الرواة علی أنباه النحّاة، ج 3، ص 257). از آن‌ چه گفته شد میتوان تا حدود زیادی با شخصیت علمی ابن اثیر آشنا شد. وی در علوم مختلف صاحب نظر بوده است، بویژه با علوم مرتبط با موضوع غریب الحدیث، حدیث، تفسیر، ادبیات و لغت، چهار علم بسیار مهم برای نوشتن کتاب غریب الحدیث است که وی در این علوم صاحب نظر بوده و در میان کتابهایش به مواردی در این زمینه بر میخوریم که در ادامه خوهد آمد.

2. آثار ابن اثیر

برای او آثار مختلفی ذکر شده است. ابنخلکان، نام شش کتاب برای او آورده است (وفیات الأعیان، ج 4، ص 142). ابنکثیر نیز نام سه کتاب را ذکر کرده و نام بقیه را با تعبیر «و غیر ذلک» وا میگذارد ( البدایة و النهایة، ج13، ص 67). یاقوت حموی نیز نام ده کتاب را برای او ذکر میکند (معجم الأدباء، ج 17، ص 72). با بررسی آن چه در این کتب آمده و با توجّه به برخی دیگر از اقوال میتوان نام شانزده کتاب را برای ابن اثیر ذکر کرد که در ادامه به معرّفی اجمالی آنها میپردازیم.

2ـ 1. النهایة فی غریب الحدیث و الأثر

کتاب النهایة فی غریب الحدیث، اثر ارزش‌مند ابن اثیر جزری، یکی از مهم‌ترین کتابهای تدوین شده در دانش غریب الحدیث است و قرنهاست که مورد استفاده پژوهش‌گران و علمای دین قرار می‌گیرد. این کتاب، مهم‌ترین اثر ابن اثیر به شمار میرود که در آن به شرح و بیان کلمات غریب در احادیث پرداخته است. این کتاب، استدراکی بر کتابهای هروی و ابوموسی است، ولی ابن اثیر توانسته است تلفیقی مناسب از کلام خود و مطالب این دو کتاب به وجود آورد، به طوری که خواننده کتاب، النهایه را کتابی یک‌دست، منسجم و هدف‌مند مییابد.
بهره‌گیری از همه دستاوردهای گذشتگان، از نقاط مثبت کار ابن اثیر در تدوین النهایه است؛ به طوری که این کتاب در شرح حدیث، یک کتاب قوی شرح حدیثی، و در غریب الحدیث، نیز سرآمد همه کتب غریب الحدیث است. و در زمینه لغت نیز کتابی است هم‌سنگ دیگر کتب لغت، به نحوی که بسیاری از محقّقان از این کتاب بیشتر به عنوان یک کتاب مرجع لغوی بهره می‌گیرند. با وجود کتابهای متعدّدی هم‌چون الفائق زمخشری (م 538 ق) در زمینه غریب الحدیث، عنایت ویژه علمای پس او به النهایه، گویای امتیازات خاص این کتاب است که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.

2ـ 2ـ. جامع الأصول فی أحادیث الرسول صلی الله علیه و آله

این کتاب نیز یکی دیگر از آثار مهمّ ابن اثیر به شمار میرود. وی در این کتاب، ضمن جمع روایات صحیح بخاری، صحیح مسلم، موطّأ ابن مالک، سنن ابی داوود، سنن نسایی و ترمذی، با مرتّب کردن احادیث بر اساس حروف الفبا، به شرح غرائب احادیث آن‌ها پرداخته است و در برخی موارد به مباحث فقه الحدیثی، رجالی و دیگر مباحث مرتبط با احادیث نیز اشاره کرده است (همان‌جا). ابن اثیر خود این کتاب را تهذیب کتاب التجرید فی الجمع بین الموطّأ و الصّحاح الخمس، اثر ابو الحسن رزیم بن معاویه عبدری سرقسطی (م 535 ق) میداند که سعی کرده است ضمن تکمیل نواقص آن کتاب، هر چه بیشتر بر فوائد آن بیفزاید (جامع الاصول فی احادیث الرسول، مقدّمه مؤلّف، ص20؛ این کتاب بسیار مورد توجّه قرار گرفته است به طوری که بارها چاپ شده است و شروح و تلخیصهای مختلفی برای آن نوشته شده است). برو کلمان، هفت کتابی را که در باره جامع الأصول نوشته شده نام برده است که از آن میان میتوان به تجرید الأصول فی أحادیث الرسول، نوشته هبة الله ابن عبد الرحیم حموی بارزی (م 738 ق)، و تیسیر الوصول الی جامع الأصول، اثر عبد الرحمن بن ربیع شیبانی یمنی (م 944 ق) اشاره کرد ( تاریخ الأدب العربی، ج 1، ص 193). یاقوت نیز در باره این کتاب میگوید: «أقطع قطعاً انّه لم یصنَف مثله قطّ و لایصنف» (معجم الأدباء، ج 17، ص 72).

2ـ 3. المرصع فی الآباء و الامّهات و الأبناء و البنات و الأذواء و الذوات

این کتاب، نوعی معجم است. یاقوت و سیوطی، نام این کتاب را ذکر کردهاند. المرصع، اوّلین بار در سال 1896 میلادی در آلمان، و آخرین بار در سال 1391 ق در بغداد با تحقیق ابراهیم السامرایی، چاپ شده است (منال الطالب فی شرح طوال الغرائب، مقدّمه محقّق، ص23).

2ـ 4. الشافی شرح مسند الشافعی

نام دیگر این کتاب، شافی العی بشرح مسند الشافعی است. ابن اثیر در این کتاب، به بیان و شرح احادیث مسند شافعی پرداخته است و ضمن بیان لغات و طرح مباحث ادبی مرتبط با احادیث، یک پژوهش قوی فقه الحدیثی ارائه کرده است (معجم الأدباء، ج 17، ص 72). این کتاب نیز بارها به چاپ رسیده است.

2ـ 5. تجرید أسماء الصحابه

این کتاب، تنها توسّط زرکلی ذکر شده است. محقّق کتاب منال الطالب میگوید: «معروف آن است که این عنوان مربوط به کتابی است که برای حافظ ذهبی (م 748 ق) بوده است و نه برای ابن اثیر» ( الطالب فی شرح طوال الغرائب، مقدّمه محقّق، ص20).

2ـ 6. منال الطالب فی شرح طوال الغرائب

این کتاب نیز یکی از مهم‌ترین کتاب‌های ابن اثیر است. ابن اثیر در این کتاب نیز هم‌چون کتاب النهایه به شرح احادیث پرداخته است با این تفاوت که وی در این کتاب احادیث طولانی را جدا کرده و آن‌ها را شرح نموده است. ابن اثیر در این کتاب، واژهها را رها کرده است و به شرح کامل روایات پرداخته است و در واقع، این کتاب، شرح حدیث است، نه غریب الحدیث. این کتاب نیز بارها به چاپ رسیده است.

2ـ 7ـ. الانصاف فی الجمع بین الکشف و الکشّاف

کتاب الکشف، از ثعبلی نیشابوری (م 427 ق)، و کتاب الکشّاف، نوشته جار الله زمخشری است. ابن اثیر با استفاده از این دو کتاب تفسیری، کتاب الانصاف را در تفسیر نوشته است. یاقوت می‌گوید: «این کتاب، در چهار جلد بوده است، امّا هیچ نسخه‌ای از آن به دست ما نرسیده است» (معجم الأدباء، ج 17، ص 73).

2ـ 8. الباهر فی الفروق

یاقوت و سیوطی، نام این کتاب را ذکر کردهاند امّا توضیحی در مورد آن ندادهاند و نسخهای نیز از آن در دست ما نیست (بغیة الوعاة، ج2، ص275؛ معجم الأدباء، ج 17، ص 73). آن‌ چه مسلّم است، این کتاب یک کتاب نحوی بوده است. از این رو، یاقوت آن را با نام الباهر فی الفروق فی النحو ذکر کرده است (معجم الأدباء، ج 17، ص 73).

2ـ 9. البدیع فی النحو

یاقوت، قفطی و سیوطی، نام این کتاب را ذکر کردهاند ولی در مورد آن توضیحی ندادهاند (بغیة الوعاة، ج2، ص274؛ معجم الأدباء، ج 17، ص 73؛ إنباه الرواة علی أنباه النحّاه، ج 3، ص 258). امّا از نام آن مشخّص است که این کتاب، در موضوع نحو نوشته شده است. محقّق کتاب منال الطالب می‌گوید: «شیخ عبد الرحمن العثیمین، استادیار دانشکده اصول دین در مکّه، به من گفته است که یک نسخه خطی از این کتاب را در یکی از کتاب‌خانههای استانبول ترکیه دیده است» (منال الطالب فی شرح طوال الغرائب، مقدّمه محقّق). در هر صورت هیچ نسخهای از این کتاب در اختیار ما نیست.

2ـ 10. تهذیب فصول ابن الدهان

یاقوت و سیوطی، نام این کتاب را ذکر کرده‌اند (بغیة الوعاة، ج 2، ص 275؛ معجم الأدباء، ج 17، ص 74). این کتاب، شرحی است بر الفصول فی القوافی، اثر ابو محمّد سعید بن مبارک بن دهان بغدادی (م 569 ق) که خود نیز یک کتاب نحوی است.

2ـ 11. رسائل فی الحساب مجدولات

یاقوت نام این کتاب را آورده است ( الأدباء، ج 17، ص 74). ظاهراً این کتاب در موضوع ریاضیات نوشته شده، آن هم مطالبی که به صورت جدولی محاسبه میشده است.

2ـ 12. المختار فی مناقب الأخیار

همان گونه که از نامش پیداست، شرح حال اخیار یا نیکان است؛ کسانی که به حسب عقیده مؤلّف از نیکان روزگار بودهاند. بنابر این، در مقابل کتابی قرار داریم که همانند کتاب حلیة الاولیاء ابونعیم اصفهانی و صفة الصفوة ابنجوزی، در شرح حال افرادی که منتسب به اولیاء اللهی، تصوّف و عرفان هستند نوشته شده است. وی در این کتاب از آثار پیشینیان، از جمله همین حلیة الاولیاء استفاده برده است. یاقوت میگوید: «این کتاب، در چهار جلد بوده است» (همان‌جا). محقّق کتاب منال الطالب قائل است که چند نسخه از آن در استانبول و قاهره موجود است امّا هنوز هیچ نسخه چاپی از آن در دست نیست (منال الطالب فی شرح طوال الغرائب، مقدّمه محقّق. این کتاب در سال 2003 توسط مرکز زاید للتراث و التاریخ کشور امارات با تصحیح مأمون الصاغرچی، عدنا عبد ربّه و محمّد أدیب الجادر چاپ شده است).
آن چه ذکر شد دوازده کتاب است که میتوان به قطعیت انتساب آن‌ها به ابن اثیر معتقد بود. برخی از آن کتب تنها از طرف یک نفر هم‌چون یاقوت عنوان شده است، امّا معاصر بودن وی با ابن اثیر، بر اطمینان به انتساب این کتاب ها به ابن اثیر میافزاید. محقّق کتاب منال الطالب نام چهار کتاب دیگر را نیز به دوازده کتاب ذکر شده افزوده است: دیوان رسائل، الفروق و الأبنیه، الجواهر و اَللآل من انشاء المولی الجلال، صناعة الکتاب (همان، ص 21 و 22). البتّه کتاب صناعة الکتاب، در کتاب ابنخلکان، با نام لطیف فی صنعة الکتابه آمده است (وفیات الأعیان، ج4، ص143). که ظاهراً همین کتاب مورد نظر است.
منبع:دوفصلنامه حدیث اندیشه شماره 8و9..